رونده زهرا کاظمی و نقش سعید مرتضوی/ پیام علی یونسی را نگرفتند؟
تاریخ انتشار: ۹ اسفند ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۷۴۴۱۱۰۵
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- از گفت و گوی علی یونسی وزیر اطلاعات دولت اصلاحات باروزنامه «ایران»، پرسش و پاسخ مربوط به ماجرای خانم زهرا کاظمی خبرنگار ایرانی – کانادایی که در تیر1382 حین بازداشت درگذشت، پر رنگ شد و بازتاب گسترده ای در رسانه های داخلی و خارجی داشت.
14 سال و 8 ماه از آن ماجرا می گذرد اما پرونده هایی از این دست هیچ گاه اهمیت و جذابیت تاریخی و سیاسی و حتی جنایی خود را از دست نمی دهد خاصه این که یک پای این قضیه سعید مرتضوی دادستان وقت عمومی و انقلاب تهران است که این روزها شایعه اجرای حکم زندان او به خاطر پرونده کهریزک در سال 88 نیز بر سر زبان ها افتاده اگرچه خود تکذیب کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وقتی یک سر قضیه سعید مرتضوی باشد - که با عنوان قاضی مرتضوی ده ها نشریه را بست و ده ها روز نامه نگار به زندان انداخت یا وادار به ترک کشور یا کار کرد- و یک سر دیگر آن زهرا کاظمی که خبرنگار- عکاس و ایرانی – کانادایی بوده و ماجرا را وزیر وقت اطلاعات و عضو کنونی دولت بیان کند رسانه ها احساس می کنند با طیب خاطر می توانند به این موضوع بپردازند یا آنچه را که از ترس مرتضوی نگفته بودند می توانند حالا مطرح کنند.
در این میان اما انگار اصل قضیه به حاشیه رفته تا جایی که برخی نمایندگان مانند خانم پروانه سلحشوری این پرسش را به میان آورده اند که اکنون چه می توان کرد و بعد از 14 سال چه فایده ای دارد و چرا آن زمان به این صراحت مطرح نشد؟
این در حالی است که در آن زمان سعید مرتضوی چنان اقتدارو ترس آفرینی یی داشت که کسی نمی توانست بگوید بالای چشم تو ابروست و کافی است روایت مدیر کل وقت رسانه های خارجی وزارت ارشاد را که مورد وثوق نحله های مختلف سیاسی است از دیدار و در واقع احضار خود با او را در تیر 82 و در قالب یادداشت 8 اسفند 96 روزنامه سازندگی بخوانید و با پاسخ مرتضوی به محسن آرمین در 30 تیر 1382 مقایسه کنید تا ببینید چه فردی بر این جایگاه تکیه زده بود.
در آن زمان البته دولت ساکت ننشست و وزارت اطلاعات هم بخشی از دولت بود اما چون بحث یک مرگ در زندان و پای یک دولت خارجی به میان آمده بود و هر گونه اذعان به نقش یک مقام رسمی هزینه های بسیار بیشتری به بار می آورد شاید امکان به کار گیری این صراحت – از منظر سیاسی و نه وظایف اخلاقی - نبود اما اظهارات محسن آرمین در مقام سخنگوی کمیسیون اصل 90 تکذیب نشد و نطق او به عنوان یک اصلاح طلب شاخص در سینۀ تاریخ ثبت شده و جای شماتت باقی نمانده است.
در پی انتشار مصاحبه اخیر آقای یونسی البته تقاضای به جریان افتادن دوباره پرونده هم مطرح شده که موضع درست و دقیق و اخلاق مدارانه ای است اما از گفت و گوی خانم پروانه سلحشوری با «عصر ایران» که در برخی رسانه های مشهور یا مدعی رعایت ضوابط حرفه ای، بی ذکر منبع هم نقل و بازنشر شده پیداست که دو پیام اصلی و شاید مستتر درسخنان وزیر اسبق اطلاعات دریافت نشده و این را شاید بتوان به حساب جوهره غیر سیاسی برخی از اعضای فراکسیون امید مجلس گذاشت که در عین سلامت نفس و نیت خیر مانند همین خانم سلحشوری گاه به ظرایف سیاسی توجه ندارند و این قاعده چه بسا درباره خود دکتر عارف هم صدق کند و البته گناه آنان نیست. وقتی تیغ تیز رد صلاحیت ها امکان انتخاب را محدود می کند چهره های اجتماعی و فرهنگی ناخواسته و از سر ضرورت جای چهره های کاملا سیاسی را می گیرند.
پیام های علی یونسی را اما هنگامی می توان دریافت که به زمان انتشار مصاحبه توجه کنیم.
پیام نخست این است که هر گاه وزارت اطلاعات از مسیر تشخیص اتهامات حساس کنار گذاشته شود یا کاملا در جریان نباشند احتمال بروز فاجعه و مشکل وجود دارد و اشاره او به پرونده زهرا کاظمی به عنوان یک مثال است نه این که بعد از 14 سال ناگهان به یاد آورده باشد. این مورد خاص به سبب هزینه زایی و تبعات بین المللی و مرگ یک زن نمونه قابل توجهی است.
پیام دوم را هنگامی می توان دریافت که بدانیم درست با سر و صدای محمود احمدی نژاد درباره مقامات قضایی هم زمان شده است. ربط قضیه این است که در تیر 82 سعید مرتضوی دادستان عمومی و انقلاب تهران بود و تا تابستان 88 بر این جایگاه می نشست و وقتی از دستگاه قضا کنار گذاشته شد کسی که او را سمت و مسؤولیت اجرایی داد و چشم خود را به روی سابقه او در دادگاه مطبوعات، پرونده زهرا کاظمی و ماجرای کهریزک بست و به خاطر او با رییس مجلس درافتاد همین آقای احمدی نژاد بود.
اگر پیام روشن علی یونسی و نقش تاریخی او در «ملی کردن اطلاعات» در دولت اصلاحات را نادیده بگیریم و تنها بپرسیم «چرا آن موقع نگفتی» به ظرایف سیاسی و دو پیام آشکار یا پنهان این مصاحبه توجه نکرده ایم. شاید هم ما این گونه تصور می کنیم.
منبع: عصر ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۷۴۴۱۱۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مشت آهنین علیه خیزش دانشگاهیان آمریکا اثرگذار نیست/ فعال شدن بسیج دانشجویی این بار در ایالات متحده
حسین کنعانیمقدم، کارشناس مسائل سیاسی در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری علم و فناوری آنا، درباره خیزش اساتید و دانشجویان دانشگاههای آمریکا اظهار کرد: ایالات متحده آمریکا در پارادوکسی قرار گرفته که هم میخواهد از رژیم صهیونیستی حمایت کند و آن را به عنوان امنیت ملی آمریکا تلقی کند و هم از سوی دیگر باید پاسخ نسل جدید آمریکا را که به دنبال آزادی و حقوق بشر و موضوعات دیگر هستند را بدهد.
وی افزود: این مسائل باعث شده تا آمریکا در یک بنبست سیاسی در عرصه داخلی و بینالمللی قرار گیرد و به نظر میرسد این جنبش دانشجویی که در آمریکا آغاز شده و حتی به کشورهای دیگر امکان سرایتش وجود دارد، خاطرات جنبش دانشجویی ۱۹۳۰ و ۱۹۶۸ را تداعی میکند که توانست به دولت آمریکا فشار وارد کند تا در خصوص جنگ ویتنام تجدیدنظر داشته باشند.
این کارشناس مسائل سیاسی بیان کرد: اگر همین روند ادامه پیدا کند شاهد خواهیم بود بهرغم سرکوبی که دولت آمریکا با مشت آهنین انجام میدهد، فروپاشی درونی در رابطه با لیبرالدموکراسی و حقوق بشر ادعایی رقم بخورد. دولت ایالات متحده آمریکا باید از میان گزینههایی که وجود دارند یکی را انتخاب کند؛ یعنی یا به خواست ملت خود گوش فرادهد یا اینکه به خواست و مطالبه لابی صهیونیست که میخواهد آمریکا را در باتلاق بیشتر فرو ببرد، توجه کند.
کنعانیمقدم با بیان اینکه تجربه اثبات کرده هرگاه اساتید و بعد هم رسانهها به یک جنبش دانشجویی میپیوندند، این اقدام قابل سرکوب نیست، گفت: هرچند ممکن است کمی شعله آن کمرنگتر شود، اما آتش زیر خاکستری است که هرلحظه امکان شعلهور شدنش وجود دارد.
وی بیان کرد: آقای بایدن در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به حمایت لابی صهیونیستی نیاز مبرم دارد و به همین دلیل تلاش میکند آخرین گام حمایتی خود از صهیونیستها را بردارد و دست به سرکوب دانشجویان بزند، اما اگر انتخابات تمام شود آقای بایدن شکست بخورد به نظر میرسد دولت بعدی چارهای جز توجه به خواست اساتید، دانشجویان و نسل جدید آمریکا نخواهد داشت و حمایت از رژیم صهیونیستی را کنار بگذارد یا حداقل کمتر کند.
این کارشناس مسائل سیاسی درباره تأثیر خیزش دانشگاهیان آمریکا و امکان سرایت آن به دیگر نقاط دنیا بر پایان جنگ غزه و محاصره این منطقه گفت: تجربه اثبات کرده رژیم صهیونیستی به هیچ یک از قوانین و چارچوبهای بینالمللی پایبند نیست و نسبت به سازمان ملل، قطعنامهها و فشارهای جهانی بیتوجه است. آنها تصمیم دارند غزه را به یک سرزمین سوخته تبدیل و تمامی فلسطینیها را به کوچ اجبار وادارند و سپس این منطقه را کاملاً تحت اشغال خود درآورند و در این مسیر از هیچ کس و هیچ چیز ترس و واهمهای ندارند.
کنعانیمقدم تأکید کرد: پیشبینی ما این بود که صهیونیستها به رفح حمله کنند که آن را آغاز کردند؛ بنابراین کشتن مردم و بیگناهان برای رژیم اشغالگر قدس هیچ کاری ندارد، اما آنچه که مهم بوده این است که امکان دارد با ادامه تجاوزات اسرائیل و حمله به رفح فلسطینیان ساکن در کرانه باختری و حتی فلسطینیان مصر و اردن به مردم غزه بپیوندند و این به معنای درگیر شدن صهیونیستها در چند جبهه خواهد بود که توان مقابله با آن را ندارد.
وی گفت: در این شرایط تنها راهی که وجود دارد، مقاومت و ایستادگی است و اگر دقت کرده باشید اکثر افرادی که در جنبش دانشجویان آمریکا، انگلیس، استرالیا، فرانسه و آلمان مشارکت دارند چفیه به گردن دارند و آن را به عنوان سمبل مقاومت میدانند، کاری که مقام معظم رهبری انجام میدهند و آن را نماد مقاومت میدانند. قبلاً میگفتند بسیج انگلیس و فرانسه دست به کار شدهاند ولی امروز ظاهراً بسیج دانشجویی در آمریکا فعال شده و راه خود را دنبال میکنند.
انتهای پیام/